حبیب چهارمحالی اصفهانیحبیب چهارمحالی اصفهانی، ادیب فاضل و شاعر و نویسنده و زبانشناس اوایل قرن چهاردهم هجری میباشد. ۱ - معرفی اجمالیمیرزا حبیب اصفهانی چهارمحالی، ادیب فاضل و شاعر و نویسنده و زبانشناس [ اوایل قرن چهاردهم هجری] . وی در روستای «بن» چهارمحال متولّد شد. [ مقدمات را در اصفهان آموخته و سپس به تهران رفت و به تحصیل ادامه داد. سپس راهی بغداد شده و در ۴ سال ادبیات و فقه و اصول را فراگرفت و پس از مراجعت به ایران در تهران ساکن شد. او شاعری زبردست و ادیبی توانا بود و «دستان» تخلّص میکرد و چون طبع او به هزل و هجو مایل بود در ذمّ شکمبارگی و بددهنی سپهسالار محمّدخان صدر اعظم هجویهای سروده و پس از مدت کوتاهی از اقامت خود، در سال ۱۲۸۳ق به سرزمین عثمانی [ ترکیه فعلی] پناه برد و در آنجا به دلیل تسلط به زبان عربی، ترکی و فرانسوی در مدرسه ایرانیان استانبول به تدریس پرداخت. میرزا حبیب با شیخ احمد روحی و یاران او معاشرت داشت و طرفدار آزادیخواهان ایران بود. دولت عثمانی او را به عضویت انجمن معارف منصوب کرد، اما به خاطر بدگوئی بدخواهان از خدمت برکنار شد ولی بعد از یک سال و نیم به التفات سلطان، به خدمت بازگشت. عمده شهرت حبیب اصفهانی به خاطر ترجمه فارسی داستان «حاجی بابا اصفهانی» نوشته «جیمز موریه» منشی سفارت انگلیس در ایران است. نثر او در این ترجمه استادانه و مسلط به زبان و ادب فارسی است که آن را شیرین و دلپذیر ساخته است. ۲ - وفاتمیرزا حبیب در سال ۱۳۱۱ق بیمار شده و جهت معالجه با آبهای معدنی به «بورسا» رفت و سرانجام در سال ۱۳۱۵ق درگذشت و در گورستان «چکرگه» در پای کوه «اولوداغ» به خاک سپرده شد. ] ۳ - تألیفاتاین کتابها از اوست: ۱. «برگ سبز» ۲. «دستان فارسی» راجع به دستور زبان فارسی ۳. «دستور سخن» ۴. «راهنمای فارسی» ۵. «غرایب عقاید ملل» [ ۶. تصحیح «دیوان اطعمه سحاق اطعمه شیرازی» مطبوع ۷. «منتخب کلیات عبید زاکانی» ۸. «تصحیح دیوان البسه قاری یزدی» مطبوع ۹. «خط و خطاطان» ۱۰. «رهبر فارسی» ۱۱. ترجمه «مردم گریز» نوشته: مولیر ۱۲. «دیوان اشعار» ۱۳. ترجمه «حاجی بابای اصفهانی» نوشته: جیمز موریه، مطبوع ۱۴. ترجمه «سرگذشت ژیل بلاس» نوشته: آلن رُنه ساژ ۱۵. «ایرنامه» نسخه خطی کتابخانه دانشگاه استانبول ترکیه ۱۶. «منتخب اللّطائف» ۱۷. «منتخب النّفائس» این شعر از اوست: دیشب به رقص برخاست، آن فتنه نشسته ••••• یک دل درست نگذاشت، با طُرّه شکسته دامن کشان فرد کوفت، پائی و دستی افشاند ••••• ز آنسان که عقل و دین را، شد دست و پای بسته [۱]
مهدوی، سیدمصلحالدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۴۶.
[۲]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، نقباءالبشر، ج۱، ص۳۵۳.
[۵]
چهرههایی از پیشروان، ص۵۰.
[۶]
آرینپور، یحیی، از صبا تا نیما، ص۳۰۱-۳۹۵.
[۷]
لوساژ، آلن رنه، سرگذشت ژیل بلاس: مقدمه.
[۸]
مشار، خانبابا، مؤلیفن کتب چاپی، ج۲، ص۴۶۹-۴۷۰.
[۹]
منزوی، احمد، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۱، ص۱۴۴.
[۱۰]
فهرست دانشگاه استانبول، ص۳۲۰-۶۸۹.
[۱۱]
دانش پژوه، محمدتقی و ایرج افشار، فهرستواره کتابخانه مینوی، ص۱۲۸.
[۱۲]
بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳.
[۱۳]
مجله ارمغان: سال دهم، ص۱۲۰-۱۱۰.
[۱۴]
مجله ارمغان: سال دهم، ص۲۷۲-۲۶۸.
[۱۵]
هدایت، محمود، گلزار جاویدان، ج۳، ص۱۳۹۸-۱۳۹۹.
[۱۶]
معین، محمد، فرهنگ معین، ج۵، ص۴۵۴.
[۱۷]
جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف دانش بشر، ص۱۲۰۳.
[۱۸]
گلچین معانی، احمد، تاریخ تذکرههای فارسی، ج۱، ص۵۱۹.
[۱۹]
حلبی، علیاصغر، تاریخاندیشههای سیاسی در اسلام و ایران، ص۴۳۷.
] ۴ - پانویس
۵ - منبعمهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۴۱۵-۴۱۷. ردههای این صفحه : ادیبان اصفهان | ادیبان اصفهان سنه چهاردهم(قمری) | ادیبان ایران | ادیبان ایران سنه چهاردهم(قمری) | ادیبان سنه چهاردهم(قمری) | زبان شناسان اصفهان | زبان شناسان اصفهان سنه چهاردهم(قمری) | زبان شناسان ایران | زبان شناسان ایران سنه چهاردهم(قمری) | زبان شناسان سنه چهاردهم(قمری) | شاعران اصفهان | شاعران ایران | شاعران سنه چهاردهم(قمری) | فضلای اصفهان | فضلای اصفهان سنه چهاردهم(قمری) | فضلای ایران سنه چهاردهم(قمری) | فضلای ایرانی | فضلای سنه چهاردهم(قمری) | نویسندگان اصفهان سنه چهاردهم(قمری) | نویسندگان اصفهانی | نویسندگان ایران سنه چهاردهم(قمری) | نویسندگان ایرانی | نویسندگان سنه چهاردهم(قمری)
|